جمعه 28 ارديبهشت 1403 شمسی /5/17/2024 10:26:18 AM

🔻روزنامه تعادل
📍 چرا فهم مکانیسم بورس مهم است؟
✍️ محمدحسین ادیب
چرا فهم بورس و اطلاع از تحولات این بازار برای صاحبان کسب و کارها مهم است؟

چون کمک می‌کند که فضای کسب و کار مبتنی بر اطلاعات درستی طراحی و اجرا شود. برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ایران باید فهم درستی از بورس داشت؛ به ‌طور کلی اصولی در بازار بورس وجود دارد که با بررسی آنها می‌تواند تصویری از بایدها و نبایدها در بورس به دست آورد.
نخست) نخستین نکته مهم این است که افراد باید اطلاعات مناسبی از سایر بیزینس‌ها داشته باشند.

در واقع افراد از طریق آگاهی از سایر بیزینس‌ها می‌توانند خود را ارتقا بدهند. یکی از راه‌های مناسبی که فرد بتواند به کسب و کاری غیر از کسب و کار خود مسلط شود، بورس است. در واقع بورس کمک می‌کند تا فضای اقتصاد در ایران برای افراد روشن‌تر شود.

دوم) باید ابتدا به این سوال جواب داده شود که بازار جهانی صعودی است یا نزولی؟ ضمن اینکه باید به این سوال هم پاسخ داده شود در ایران پول پر بهره حاکم است یا کم بهره؟ اگر بازار جهانی صعودی باشد و در ایران پول پر بهره حاکم باشد، اتفاقی که رخ می‌دهد آن است که روند بورس در ایران نزولی می‌شود. علت اینکه بسیاری از سرمایه‌گذاران ایرانی در بورس ضرر می‌کنند، آن است که اغلب بورس‌ها در جهان نزولی است. در ایران هم برای نخستین‌بار (در خردادماه ۱۴۰۲) نرخ بهره بانکی با تورم مساوی بوده است. نرخ بهره تورم ۲ درصد بوده و نرخ بهره بانکی هم نزدیک به همین عدد است. اگر همین روند حفظ شود، و نرخ بهره بانکی با نرخ تورم مساوی باشد، اقتصاد ایران وارد دوره پول پر بهره می‌شود. لازم است سرمایه‌گذاران هر ماه فاصله نرخ بهره بانکی با تورم را اندازه‌گیری کنند تا از ضرر و زیان بیشتر دور بمانند.

سوم) عامل مهم بعدی آن است که سهم‌ها باید بر اساس قیمت جهانی کالاهایی که بیزینس به آنها مربوطند، بررسی شوند. لازم است فرد سرمایه‌گذار از تورم جهانی آگاه باشد و قیمت کالاهای مرتبط با سهم‌ها در بازار جهانی را رصد کند. بسیاری از اقلام در بازارهای جهانی ۳۰ درصد کاهش قیمت داشته؛ طبیعی است که در داخل هم سهام نزولی می‌شود و سهامداران ضرر می‌کنند. بخشی از این موضوع ناشی از عدم اطلاع از وضعیت بازارهای جهانی در خصوص کالای مورد نظر است.

چهارم) باید توجه داشت اقتصاد ایران گاز محور است و هر کس که می‌خواهد در بورس ایران را سرمایه‌گذاری کند باید به قیمت گاز در سطح جهان آگاهی داشته باشد. در واقع بورس ایران واکنشی است به قمیت گاز در سطح جهان. حتی اگر فردی بیزینسی داشته باشد که گاز پایه نباشد، اما تحولات صنعت گاز در فضای بورس ایران اثرگذار است و لازم است به این گزاره توجه شود. افراد باید به محیط بازی کل اقتصاد احاطه داشته باشند. اگر کسی به محیط بازی کل اقتصاد، اشراف نداشته باشد و فقط بخواهد بر روی یک بعد تمرکز و معامله کند؛ از درک فضای بورس عاجز است. باید فضای بورس را درک کرد بعد تصمیمات لازم را اتخاذ کرد. فضای بورس را چطور می‌توان درک کرد؟ با گزاره‌هایی که تشریح شد از طریق آگاهی به شاخص‌های جهانی، نرخ گاز در سطح بین‌الملل، مکانیسم گردش مالی در اقتصاد ایران و...

پنجم) آگاهی از گردش پول بازیگران اصلی در اقتصاد هم برای درک بورس بسیار مهم است. این روند هم نیازمند تحلیل گردش مالی در بازارهای کشور است است، باید آگاهی داشت که پول در اقتصاد مبتنی بر چه گزاره‌هایی گردش پیدا می‌کند. تحلیل این داده‌های اطلاعاتی بسیار دشوار است و نیازمند استفاده از تخصص بالاست. در این صورت است که افراد می‌توانند نسبت به کسب و کار خود و بورس کشور فهمی پیدا کنند و حضو.ر موثری در این بازارها داشته باشند.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 آرزوی دولت‌ها، واقعیت قیمت‌ها
✍️ مجید حیدری
امروز در میان چالش‌های متعدد سیاستگذاری «کلیدواژه‌ای» تکرار می‌شود که تایید می‌کند بسیاری از مشکلات این روزهای ما، یک نخ تسبیح مشترک دارد.
این عناوین را با هم مرور کنیم «تعیین قیمت خودرو در شورای رقابت»، «تعیین قیمت خوراک پتروشیمی‌ها»، «تعیین قیمت تضمینی گندم»، «شایعه تعیین نرخ جدید برای بنزین»، «تعیین قیمت جدید برای معاملات دلار و بازگشت ارز صادراتی» و...
بدیهی است که «تعیین قیمت در بخش‌های مختلف» حجم قابل توجهی از توان، وقت و هزینه‌های سیاستگذاری را به خود اختصاص داده است. در این مسیر شیوه تعیین قیمت نیز عمدتا غیراصولی است و بیشتر بستگی به قدرت چانه‌زنی ذی‌نفعان دارد. مثلا اگر در خودرو، تولیدکنندگان بتوانند ثابت کنند که با افزایش قیمت چنددرصدی، به میزان قابل توجهی از زیانشان کاسته می‌شود و افزایش قیمت برای ادامه حیات صنعت خودرو‌‌ لازم است، این افزایش عملیاتی می‌شود یا اینکه سیاستگذار بتواند صادرکنندگان را راضی کند که با نرخ دلار ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی هم می‌توانند به حیات اقتصادی خود ادامه دهند. حتی در صورت عدم پذیرش این نرخ، ابزاری برای تنبیه آنها وجود خواهد داشت. اخیرا هم بحث تعیین قیمت خوراک پتروشیمی‌ها مطرح شده که باعث بروز مشکلات در سودآوری این صنایع شده است.

اما چرا برای سیاستگذاران ما تعیین قیمت به یک موضوع حیثیتی و حیاتی تبدیل شده و با وجود ایجاد بسیاری از مشکلات، دولت باز سعی می‌کند که دست بالاتر را در تعیین قیمت داشته باشد؟ پاسخ این است که سیاستگذاران با قیمت‌گذاری، «واقعیت‌ها» را پنهان کرده و «آرزوهای» خود را تحمیل می‌کنند.

این موضوع را می‌توان با یک مثال ملموس بیشتر توضیح داد. حدود ۵ سال قبل و پس از خروج رئیس‌جمهور سابق آمریکا از برجام، بسیاری از مردم و فعالان اقتصادی پیش‌بینی می‌کردند تحریم‌ها بازخواهد گشت و اقتصاد ایران در تامین ارز با مشکل روبه‌رو خواهد شد. این انتظارات ساده و منطقی، باعث افزایش نرخ دلار در آن زمان شد. بنابراین قیمت دلار جدید نشان می‌داد که شرایط نسبت به قبل تغییر کرده است. اما سیاستگذار با تعیین نرخ دلار روی ۴۲۰۰ تومان اصرار داشت که شرایط تغییر نکرده و نخواهد کرد. اما این آرزوی سیاستگذار بود و مردم و فعالان که حقیقت آینده اقتصاد را درک کرده بودند، برای خرید دلار به هر نحوی صف تشکیل دادند. در این مورد نیز هر کسی قدرت بیشتر یا لابی قوی‌تری داشت، توانست اندوخته ارزی بیشتری با دلار دستوری برای خود تهیه کند. سرانجام پس از چند میلیارد دلار هزینه ارزی، سیاستگذار فهمید که باید «حقیقت» را جایگزین «آرزوی» خود کند.
طی سال‌های گذشته، آرزوهایی چون مهار تورم، حمایت از مصرف‌کننده، بهبود تولید، سودآوری صنایع و... باعث شده دولت‌ها به دنبال این باشند که از حقیقت قیمت‌های واقعی و تعادلی اقتصاد فاصله بگیرند و برای خود دنیای جدیدی با قیمت‌های دستوری بسازند. اما جهش‌های قیمتی، ضرر مصرف‌کننده و تولید‌کننده، ورشکستگی صنایع و ضرر به اکوسیستم اقتصادی باعث می‌شود که در نهایت دولت‌ها واقعیت قیمت‌ها را در اقتصاد بپذیرند. البته این درک سیاستگذارها از مکانیزم قیمت در اقتصاد ما بسیار دیرهنگام و پرضرر بوده و یادگیری سیاستگذاران از این رویدادها، به آرزوی مردم و فعالان اقتصادی تبدیل شده است.


🔻روزنامه کیهان
📍 مکتب انسان‌سازی که مورد طمع دشمنان است
✍️ عباس شمسعلی
«محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری
سیدالشهدا- سلام‌الله‌علیه- است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است؛... این خون سیدالشهداست که خون‌های همه ملت‌های اسلامی را به جوش می‌آورد و این دسته‌جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می‌آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می‌کند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود.» این بخشی از سخنان ماندگار امام خمینی(ره) در چهارم آبان ۱۳۶۰ و در جمع وعاظ و خطبا است که به رمز و راز مهمی از اهمیت عزاداری محرم و صفر ‌اشاره می‌کند، یعنی ماندگاری و زنده بودن اسلام به برکت خون مطهر و مجالس عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام.
رهبر معظم انقلاب هم به نقش عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام و برپایی هیئت‌ها در جوامع شیعه و مسلمان از گذشته تا عصر ما از جمله حرکت مردم در پیروزی انقلاب اسلامی و ایستادگی در سال‌های دفاع مقدس ‌اشاره داشته‌اند.
در واقع هیئت‌ها و مراسمات با محوریت اهل‌بیت علیهم‌السلام از گذشته تاکنون علاوه ‌بر محملی برای نشر معارف اسلامی و اخلاقی؛ موتور محرک و پیش‌برنده در بزنگاه‌هایی مهم و خطیر همچون مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، پیروزی در جنگ تحمیلی بوده است و در ادامه و در مواقع مختلف دیگر این اجتماعات منظم و تشکل‌های ایجاد شده در بستر هیئت‌ها نقش ارزشمند خود در رفع مشکلات و باز شدن گره‌ها را نشان داده‌اند، از جمله در امدادرسانی به مناطق سیل‌زده و زلزله‌زده یا اعزام نیروهای مخلص و خدمتگزار از جوانان هیئتی به اردوهای جهادی مناطق محروم یا در کمک‌رسانی چشمگیر در ایام کرونا چه در قالب کمک به کادر درمان یا در ایجاد و اثربخشی بی‌نظیر رزمایش «همدلی و مواسات» با هدف کمک به آسیب‌دیدگان از صدمات جانبی کرونا و نمونه‌های مختلف دیگر.
از سوی دیگر در سال‌های گذشته به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی که خود نتیجه الگو گرفتن از آزادی‌خواهی سالار شهیدان و قیام علیه ظلم و ستم بود، گویا در سطحی فراتر از کشورمان ایمان به اثربخش بودن تبعیت از الگوی عاشورا و تمرین درس آزادگی و مبارزه با ظلم و تأسی از فرهنگ شهادت این میراث ارزشمند سید و سالار شهیدان، رشدی مضاعف و شاید غیرقابل تصور پیدا کرده است؛ از تغییر در مسیر و توفیقات مبارزه مردم و گروه‌های جهادی فلسطین در مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی (بارها این الگو گرفتن از امام حسین علیه‌السلام در کلام فرماندهان جهادی فلسطین بیان شده است)، یا ایجاد حزب‌الله قهرمان در لبنان که با گرد هم آمدن جوانان شیعه پیرو و عاشق قیام و راه اباعبدالله علیه‌السلام ورق را در مبارزه با اسرائیل غاصب برگرداندند و طومار این رژیم جعلی را پیچیده‌اند. الگو گرفتن جوانان مقاوم، صبور و شیعه در یمن که همچون امام خود از عده و توان دشمنشان نترسیدند و پای دفاع از میهن و عقیده خود رشادت‌ها کردند و دشمنشان را پس از چندین سال به زانو درآوردند هم نمونه دیگری از اثر بخشی مکتب عاشوراست.
مبارزه با داعش، این گروه پلید تروریستی دست‌پرورده آمریکا و سران استکباری غرب که برای از بین بردن محور و جبهه مقاومت و در نهایت ضربه کاری به جمهوری اسلامی سر برآورد و از انواع حمایت‌ها و تامین منابع و تجهیزات هم برخوردار بود، جز با تأسی از مکتب عاشورا و ایستادگی تا پای جان برای حفظ اسلام و جمهوری اسلامی میسر نبود. خداوند بر درجات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز، این علمدار سپاه اسلام بیفزاید که یکی از تربیت‌شدگان همین روضه‌ها و هیئت‌ها و شاگرد ممتاز دانشگاه حسین و عباس بود و با الگو گرفتن از راه آن بزرگواران و همراه با پاک‌ترین و مظلوم‌ترین جوانان عاشورایی نه‌تنها اجازه دست‌درازی داعش به این کشور پایگاه اهل بیت علیهم‌السلام و رسیدن دشمنان این سرزمین به اهداف شومشان را نداد بلکه عراق و سوریه را از لوث این یزیدیان بی‌رحم زمان پاک کرد تا جایی که مردم این دو کشور خود را مدیون سردار سلیمانی و همرزمانش می‌دانند.
نترسیدن از تحریم و خباثت دشمن و عقب ننشستن از راهی که به حقانیت آن ایمان داریم و تلاش جهادی برای خنثی کردن این توطئه‌ها که منجر به گام‌های موفقیت‌آمیز متعددی شده است یکی دیگر از نتایج الگو گرفتن از مکتب عاشوراست.
این اثرات معجزه‌گون مکتب نورانی امام حسین (ع) و اثرات تربیتی و بی‌نظیر اخلاقی و معرفتی هیئت‌ها و مجالس اهل بیت علیه‌السلام و نقل معارف و ارزش‌های اسلامی و انسان‌ساز در این جلسات چیزی است که دشمن را به ستوه آورده است. تربیت جوانان پاک مکتبی و هیئتی در حالی است که جوانان در غرب با انواع بحران‌های اخلاقی دست به‌گریبان هستند. وقتی دشمن این مجالس و محافل نورانی و این راه و مکتب سازنده را سدی محکم و خنثی‌کننده نقشه‌ها و فراتر از آن منشأ ضربات متعدد بر پیکر خود می‌داند و می‌بیند، طبیعی است که از هر راه و روشی برای آسیب زدن به این منبع مهم و اثرگذار دریغ نکند.
دشمنی که یک روز به دست نوکر مزدورش رضاخان حجاب و برپایی محافل عزاداری سیدالشهدا را ممنوع کرده بود و در نهایت سیلی سختی از این مردم اهل‌بیتی و انقلاب اسلامی خورد، اکنون ایجاد شبهات مختلف اعتقادی و پمپاژ پرحجم آن در شبکه‌های اجتماعی و مجازی، تلاش برای ایجاد جاذبه‌ها و سرگرمی‌های پوچ هم‌جنس‌بازی، سینمای بی‌محتوا، موسیقی‌های ناسالم و منتهی به انحراف، ترویج سبک زندگی غیراسلامی از جمله تبلیغ و ترویج پرحجم بی‌حجابی و برهنگی و... را برای دور کردن جوانان و نوجوانان ما از گرایش به مکتب عاشورا و محافل و مجالس مذهبی در برنامه‌ریزی‌های خود قرار داده است. از سوی دیگر تبلیغ اینکه جوانان در کشورمان نسبت به دین و ارزش‌های اسلامی بی‌اعتنا شده‌اند نیز بخش دیگی از پروپاگاندای غرب و رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در خدمت غرب است.
با همه اینها اما اگر تحت تاثیر این القائات و تبلیغ قرار نگیریم خواهیم دید در همین شب‌های ماه محرم انبوه جوانان و نوجوانان و زنان و دختران این سرزمین با ظواهر مختلف در اقصی نقاط این کشور با چه عشق و شوری در مجالس عزاداری محرم شرکت می‌کنند. بارها و بارها نمونه‌های مختلفی از تحول‌های مثبت اعتقادی در زمینه‌های مختلفی همچون حجاب و مسائل اخلاقی در این محافل نورانی رخ داده است. این حضور پر حجم و ارزشمند را در شب‌ها و محافل ماه رمضان امسال و سال‌های قبل و اعتکاف و زیارت اربعین یا در اماکن مقدسه و حرم‌های مطهر نیز مشاهده می‌کنیم.
حال سؤال این است که آیا وقتی دشمن خود را در بازداشتن جوانان و نوجوانان از حضور در مجالس مذهبی و اثرپذیری سازنده این محافل نورانی ناکام می‌بیند، از اقدامات خبیثانه خود دست می‌کشد؟ تجربه ثابت کرده است که چنین نیست.
راهی که دشمن در سال‌های گذشته به‌ویژه سال‌های اخیر برای
خنثی کردن اثرات این مجالس و محافل بر جوانان و نوجوانان برگزیده است، ایجاد تغییر شکلی و محتوایی و انحراف مسیر این جلسات و محافل است. موضوعی که بارها از سوی رهبر انقلاب و بزرگان مورد تذکر قرار گرفته است.
اینکه تلاش می‌شود در برخی محافل به جای عرضه معارف ناب و بیان راه و رسم انسان‌ساز مکتب اهل بیت علیهم‌السلام، یا به جای ترویج ‌اشعار پرمغز و حماسی و تربیتی، جوانان هیئتی به موسیقی و آهنگ و فلان سبکِ سبُک در مداحی و ‌اشعار سطحی کم محتوا و تصویرپردازی‌های آنچنانی و چشمگیر شبیه کنسرت سرگرم شوند یا اینکه در برخی محافل به جای بیان مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بین‌المللی و منطقه‌ای یا پاسخ به شبهات اعتقادی پمپاژ شده، بیان این موضوعات و مسائل روز عیب شمرده شود و همه چیز منتهی به ظاهر عزاداری شود می‌تواند نشانه‌هایی نگران‌کننده از تلاش دشمن برای تغییر مسیر و ذائقه‌ها در هیئت‌ها و مجالس مذهبی باشد. موضوعی که هوشیاری خطبا، مداحان، شعرای آئینی و عزاداران را می‌طلبد.
رهبر انقلاب در خصوص تلاش برای به اصطلاح جدایی هیئت و سیاست تصریح می‌فرمایند: «هیئت‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هر کس علاقه‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین(ع) این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه‌ سیاسی در کشور اتّفاق می‌افتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی- حالا یا این طرف، یا آن طرف- بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی در مجموعه‌ها و مانند اینها حضور داشته باشد.»
تلاش برای حفظ میراث ماندگار و گنجینه ارزشمند این محافل ارزشمند و ترویج صحیح مکتب عاشورا و راه و رسم ائمه معصومین علیهم‌السلام و انتقال در امان مانده آن از تحریفات و تغییرات خطرناک به نسل‌های آینده وظیفه‌ای خطیر است که بر عهده همه عاشقان این مسیر نورانی سنگینی است.


🔻روزنامه اطلاعات
📍 محکم کاری
✍️ اکبر عزیزی
سازمان لیگ با صدور اطلاعیه ای عملا به همه تیم های حاضر در لیگ برتر فوتبال هشدار داد قبل از ثبت قرارداد لازم است ابتدا فرم بودجه را به این سازمان ارائه کنند تا قرادادها ثبت شود.
اقدام خوب واتفاقی که همگان منتظر آن بودند در حال تحقق یافتن آن است. سازمان لیگ عزم خودرا جزم کرده است تا سقف قراداد ها رعایت شود،در غیر این صورت نه قراردادی ثبت می شود ونه کارتی صادر.قرار است با این اقدام از ریخت وپاش های بی حساب وکتاب در فوتبال جلوگیری شود

طبیعی است که سازمان لیگ به دنبال خیر وصلاح فوتبال وبازیکنان است.در این حالت بازیکنان باید توجه داشته باشند که آن دست قراردادها از سوی سازمان لیگ وجاهت قانونی دارد که باشگاه قرارداد سه برگی را به سازمان لیگ ارائه دهد،در غیر این صورت رفتارهای غیر قانونی در حال شکل گیری است.

اقدام سازمان لیگ به نوعی محکم کاری به حساب می آید.طرح سازمان باید از سوی باشگاه ها جدی قلمداد شود تا پول فوتبال سمت فوتبالی ها را بگیرد.


🔻روزنامه جهان صنعت
📍 دل‌نگرانی و وسوسه
✍️ محمدصادق جنان‌صفت
در اواخر دهه ۱۳۶۰ بود که آقای بایزید مردوخی اقتصاددان صنعتی ایران در نشریه اطلاعات اقتصادی و سیاسی مقاله‌های ارزشمند نوشت و تیتر آن را وسوسه سیاستمدار و دغدغه کارشناس گذاشت. ماهیت و محتوای نوشته یادشده در همه کشورها وجود عینی دارد و در ایران به دلیل ماهیت اقتصاد نفتی- حکومتی بیشتر از هر کشور دیگری نمود داشته و دارد. واقعیت این است که در تابستان ۱۴۰۲ هنوز کارشناسان ایرانی به ویژه اقتصاددانان و فعالان اقتصادی دل‌نگران هستند و آرزو می‌کنند سیاستمداران ایرانی از شر وسوسه‌های ایران‌ضعیف‌کن دور باشند، اما به نظر می‌رسد این اتفاق نخواهد افتاد.
سپهر اندیشه و عمل در سیاست بر پایه به دست آوردن قدرت از هر مسیری و با استفاده از هر ابزاری است و مهم‌تر از آن نگه داشتن قدرت به‌دست‌آمده در نهادهای اصلی قدرت است. سیاستمداران ایرانی در پس و پشت همه مناسباتی که با شهروندان برقرار می‌کنند یا مناسباتی که میان خود و همتایان‌شان می‌گذارند می‌خواهند از این مناسبات برای پل زدن به دنیای قدرت استفاده کنند و جایگاه خود را رشد دهند. به همین دلیل است که سیاستمداران و دارندگان قدرت سیاسی حتی از کارشناسان اقتصادی کمک می‌گیرند تا با طرح و بحث و عمل در حوزه اقتصاد که یکی از ارکان قوام‌دهنده جامعه است، راه خود را باز کنند. وسوسه به دست آوردن قدرت راهنمای عمل سیاسیون است و از متغیرهایی مثل فریب دادن در روزهایی که مورد نیاز است، سازگاری‌ها و ساخت و پاخت‌ها در شرایط ویژه و نیز از عنصر طرد و نفی در روزهای سخت هراس ندارند. این گروه تشنه قدرت سیاسی می‌توانند شهروندان را به ته دره مرگ بکشانند. کارشناسان، اما دل‌نگران مردم و کشورند و می‌خواهند اقتصاد را از وسوسه‌های سیاستمداران دور نگه دارند. تجربه نشان داده است در ایران هرگز میان اقتصاددانان وفادار به هسته مرکزی دانش اقتصاد و اقتصاددانانی که به جریان عمومی تحولات دانش اقتصاد وفا دارند و سیاستمدارانی که نمی‌خواهند محدودیت‌ها را قبول کنند، آشتی همیشگی نبوده و نیست. داستان مجادله شاه دوم پهلوی با منوچهر فرمانفرماییان درباره برنامه پنجم عمرانی و نیز بر سر وسوسه شاه و دل‌نگرانی فرمانفرماییان یک مثال مشهور است. وسوسه شاه بر دل‌نگرانی اقتصاددان ایرانی پیروز شد و اقتصاد ایران در اوج درآمدهای نفت با تورم دورقمی مواجه شد. در همین سال‌های تازه‌سپری‌شده نیز یادمان هست که محمود احمدی‌نژاد رییس دولت‌های نهم و دهم در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که با وفور درآمد ارزی مواجه بود چگونه اقتصاددانان را تحقیر کرد. او روزی دستور داد اقتصاددانان به محل نهاد ریاست‌جمهوری بروند و با او و مدیران اقتصادی دولت دیدار و راه‌حل‌های خود را ارائه کنند. در پایان نشست و پس از آن معلوم شد این نشست اساسا برای نشان دادن قدرت سیاسی بوده است. اکنون نیز این مجادله دیده می‌شود و اگر به روش‌های درست برنگردیم و اسیر وسوسه‌های سیاستمداران شویم اقتصاد حالش بدتر خواهد شد.


🔻روزنامه اعتماد
📍 راهی برای فراری دادن مردم از مشارکت
✍️ اسماعیل گرامی مقدم
گشت ارشاد با نام و عنوان جدی ذیل عنوان گشت خودرویی حجاب دوباره راه‌اندازی شده است. هرچند مقامات دولتی اعلام کرده‌اند که نقشی در راه‌اندازی این گشت‌ها ندارند، اما به هر حال نمی‌توان از نقش وزارت کشور و دولت و مجلس در یک چنین تصمیماتی چشم‌پوشی کرد. در وهله نخست باید گفت که یک مشکل قانونی در خصوص این گشت‌ها وجود دارد. در قانون اساسی، آیین‌نامه، اصل و ماده‌ای در خصوص برخورد با افراد کم حجاب یا بدحجاب وجود ندارد؛ بنابراین سیستم حکمرانی اگر قصد دارد، راهبردی در این زمینه داشته باشد، باید از قبل قانون تصویب کند. چرا تا به امروز یک چنین قانونی تصویب نشده است؟ چون دولت به خوبی می‌داند که گام نهادن در یک چنین ورطه‌ای، باعث افزایش نارضایتی‌ها می‌شود. به‌طور کلی قانون قراردادی است میان حکومت و مردم و در راستای شکل‌دهی به عدالت اجتماعی. پس از شکل‌گیری رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ در افکار عمومی، حساسیت‌های فراوانی نسبت به موضوع حجاب شکل گرفت. اساسا ریشه اعتراضات عمومی پس از فوت مهسا امینی ایجاد شد که توسط گشت ارشاد بازداشت و به مقر پلیس منتقل شده بود. نهایتا هم جان خود را از دست داد. پس از این رخداد مردم نسبت به گشت ارشاد و رویکردهای سلبی دولت، اعتراض کردند؛ در واکنش به اعتراضات عمومی مسوولان نظام هم اعلام کردند، مفهومی ذیل عنوان گشت ارشاد در قوانین موضوعی کشور وجود ندارد. در آن زمان هیچ نهاد، ارگان و گروهی، مسوولیت گشت ارشاد را قبول نکرد. با گذشت مدت زمانی از ماجرای مهسا امینی و فروکش کردن بحران، باز هم طرح‌های مشابه گشت ارشاد عملیاتی شده است. طبیعی است که این طرح هم منتج به نتیجه مطلوب نمی‌شود. اساسا نظام حکمرانی باید ایده‌هایش را مبتنی بر رضایت مردم عملیاتی کند.

باید دید در کشورهایی چون مالزی، اردن، هند و... که گشت ارشاد وجود ندارد، چرا گرایش مردم به حجاب زیاد است؟ در مالزی ۳گرایش مالایی‌ها، چینی و هندی‌ها وجود دارند، چه می‌شود که حجاب در این کشور نهادینه می‌شود و در ایران نه؟ معتقدم ایران هم باید پروژه‌های اجتماعی و فرهنگی‌اش را مبتنی بر رویکردهای کارشناسی و مبتنی بر رضایت مردم اجرا کند. تکذیب راه‌اندازی این گشت توسط دولت و مجلس نشان می‌دهد که مسوولان، خودشان هم متوجه شده‌اند که این طرح‌ها کارآیی لازم را ندارد، اما فشار برخی طیف‌های رادیکال باعث شده روز به روز بر نارضایتی مردم افزوده شود. نباید فراموش کرد، انتخابات نزدیک است و مسوولان باید زمینه مشارکت‌های افزون‌تر را فراهم سازند. یک چنین طرح‌هایی نه تنها کمکی به افزایش مشارکت نمی‌کند بلکه عاملی برای دوری مردم از صندوق‌های رای می‌شود.


🔻روزنامه شرق
📍 معیار انقلاب و اسلام
✍️ سیدمصطفی هاشمی‌طبا
در تعطیلات پایان هفته، مسافران شمال کشور ساعت‌های متمادی در راه‌بندان بزرگراه جدیدالتأسیس (ناقص افتتاح‌شده) و از‌جمله در داخل تونل‌ها محبوس شدند؛ بزرگراهی که بیش از ۳۰ سال از شروع ایجاد آن می‌گذرد و به صورت قطره‌چکانی افتتاح می‌شود و بعید است که زودتر از ۱۰ سال آینده به بهره‌برداری کامل برسد. اینکه بزرگراه در کشور ساخته شود طبعا اقدام نیکویی است، اما اینکه مردم در ترافیک بمانند حتما امری ناپسند است و اگر این ماندن در تونل باشد، شاید ورود به مرحله خطر و احیانا فاجعه است. حال اگر این ماندن در هوای آزاد باشد، حداقل هوایی برای تنفس وجود دارد، اما اگر در تونل باشد مسافران مجبورند ساعت‌ها هوای آلوده و خفه‌کننده را تنفس کنند و در آن میان اگر احیانا اتومبیلی دچار حریق شود آنگاه فاجعه‌آفرین خواهد شد. البته اگر گروه حقیقت‌یاب درست شود حتما در گزارش خود به چند مسئله اشاره می‌کند؛ ازجمله تأخیر در اتمام پروژه، هجوم سیل‌آسای مسافران، تغییر عرض جاده در نقاط بزرگراهی نسبت به جاده معمولی، عدم رعایت تقدم از سوی رانندگان و احیانا موارد دیگری که قابل احصا و گزارش است و نتیجه آن هم ادامه وضع موجود و اتلاف منابع طبیعی و انسانی است؛ زیرا هیچ اراده‌ای در حل بهینه مسئله نیست و صرفا گاه‌و‌بیگاه میخی را پیدا می‌کنند که قبای ژنده تبلیغاتی خود را به آن بیاویزند.

در سال‌های وزارت آقای دکتر آخوندی و آقای مهندس اسلامی (رئیس سازمان انرژی اتمی فعلی) در وزارت راه و شهرسازی، این‌جانب علاوه بر ارائه متن کتبی، با ملاقات حضوری در‌خصوص بزرگراه تهران-شمال مسائلی را مطرح و راه‌حل ارائه کردم که هم به‌طور تلویحی و هم به‌صراحت مورد تأیید ایشان قرار گرفت و نیز با انعکاس آن در روزنامه حاضر اعلام کردم که افتتاح قسمت به قسمت بزرگراه حداقل بدون خاصیت است و اگر هم بزرگراه به صورت کامل افتتاح شود، باز هم گرهی از راه چالوس نمی‌گشاید؛ زیرا در زمان خلوتی، جاده حاضر تهران را با دو‌و‌نیم ساعت رانندگی به شمال وصل می‌کند و در مواقع شلوغی گو اینکه فاصله کمتر و جاده صاف‌تر و دلپذیرتر می‌شود، اما انبوه اتومبیل هنگامی که به ورودی چالوس می‌رسد، به‌ دلیل ازدحام معمول جاده کناره از انواع و اقسام وسایل نقلیه سواری، کامیون، تراکتور، تیلر و حتی چارپایان ورود از بزرگراه سه‌بانده یا چهار‌بانده به داخل آن به کندی صورت می‌گیرد و صف اتومبیل‌ها در بزرگراه تشکیل شده و در نهایت توقف اتومبیل‌ها در جاده و در تونل‌ها را شاهد خواهیم بود. ایجاد بزرگراه باعث روی‌آوردن به آن می‌شود، اما وجود تنگنا در خروجی باعث ازدحام و توقف می‌شود؛ به‌صورتی‌که بزرگراه ۱۲۰‌کیلومتری پارکینگ صد هزار اتومبیل عازم شمال خواهد شد و وضع بدتر از حال حاضر می‌شود. هر دو وزیر گرامی طرح این‌جانب مبنی بر رفع گلوگاه را تصدیق و به عوامل پایین‌دست ارجاع دادند و البته پیگیری‌های این‌جانب و ازجمله درج مقاله‌ای در همین مورد در روزنامه بدون پاسخ ماند.

البته کار بزرگراه تهران-شمال مشتی از خروار نیندیشیدن فرجام‌هاست و به نظر می‌رسد کاری تنها به تخصص ندارد؛ زیرا همه آدم‌های متخصص و غیرمتخصص ظاهرا در این امر یعنی آخر کار را ندیدن، مشترک هستند؛ کما‌اینکه در حد سد گتوند نیز چنین است. سابقه کار نشان می‌دهد که در کشور ما گماردن آدم‌های غیرمتخصص به کارهایی که حداقل تخصص و سابقه عمومی در آن نیاز است، رواج داشته؛ مثلا پزشک متخصص یا دکترای تعلیم و تربیت به وزارت خارجه رفته‌اند و آدم‌هایی که حتی یک کتاب درباره تعلیم و تربیت ننوشته‌اند (ببخشید نخوانده‌اند) به وزارت آموزش و پرورش رفته‌اند. آدم‌هایی که اصلا سابقه تحصیلی و درک مالی نداشته‌اند، به دیوان محاسبات رفته‌اند و آنهایی که سابقه و تخصص راه و مسکن نداشته‌اند، مسئول وزارتخانه شده‌اند. نه اینکه فقط در دولت سیزدهم باشد بلکه این قاعده شایسته‌گزینی در همه دولت‌ها وجود داشته و شاید این نویسنده نیز از آن بی‌بهره نمانده است.

اینکه کاری را بدون تحلیل، بررسی و عاقبت‌اندیشی شروع کنیم و نزد خود بگوییم که «ما که در آینده نیستیم و فعلا کار را راه بیندازیم»، تنها به برخی آدم‌های انگشت‌شمار بازنمی‌گردد. تدوین برنامه ششم توسعه و بلافاصله اقرار به عدم توان اجرای آن به دلیل نداشتن ۸۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز، تنها به یک فرد یا یک سازمان بازنمی‌گردد، بلکه یک سازمان (سازمان برنامه و بودجه)، یک دولت متشکل از بیش از ۳۰ وزیر و یک مجلس متشکل از انبوهی نماینده مجلس و شورای نگهبان در این امر مشترک و دخیل هستند و ظاهرا این نوع سیاست‌گذاری و اجرا امری عمومی شده و مختص یک فرد، یک وزارت و یک نهاد نیست. شاید هم بگویند دیگران کاشتند ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند. اگر واقعا چنین باشد، زهی شرف؛ ولی نوعا اگر کاشته دیگران را ما می‌خوریم، این نوع کاشت در زمان کنونی گلوی آیندگان را خواهد گرفت؛ کما‌اینکه همین بزرگراه تهران-شمال اگر هم کامل شود شاهد گرفتاری‌های مختلف برای مردم خواهد بود، مگر آنکه از هم‌اکنون چاره رفع گلوگاه آن بشود که البته اگر چنین شود به حال برخی از مشکلات دیگر کمک خواهد کرد. اما سؤالی که همواره در ذهن امثال این ساده‌لوح معمر وجود دارد، آن است که به‌راستی انقلابی کیست و انقلاب یعنی چه و آیا رفتار اجتماعی حاکم بر کشورمان و بر مردمان‌مان و بر تصمیم‌گیران‌مان تاچه حد با متر انقلاب و اسلام تطبیق دارد؟


🔻روزنامه رسالت
📍 معدن، از تحریم خارجی تا تحریم داخلی
✍️ سیدمحمد بحرینیان
یک. بخش معدن یکی از فرصت‌های مهم در اقتصاد کشور است. به دلیل ذات زمین‌شناسی استقرار معادن در خاک کشورمان، این فرصت گستره عظیمی در عمده بخش‌های ایران داشته و جالب‌تر آن‌که عمده معادن در مناطق محروم و
کمتر برخوردار واقع هستند. از سوی دیگر توسعه معادن و صنایع معدنی، محرک اصلی رونق اقتصادی در بسیاری از مناطق اقتصادی کشور بوده و شکل‌گیری معادن در بسیاری از مناطق سبب بهبود آمارهای اقتصادی و معیشتی مردم منطقه شده است.
دو. معدن و زنجیره آن می‌تواند نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی از طریق ارزآوری در شرایط تحریمی داشته باشد. بااین‌حال، فعالیت فعلی در این صنعت با ضعف‌های عمده‌ای همراه است. اولین و مهم‌ترین موضوع، ضعف اکتشافات است. سرمایه‌گذاری در بخش اکتشافات بسیار پرریسک است و نیازمند رویکردهای جدیدی در مدیریت و توزیع ریسک است.
از سوی دیگر، فعالیت‌های اکتشافی دولت از طریق سازمان‌های محدودی انجام می‌شود و درعین‌حال دولت و حتی بخش خصوصی بدون انجام اقدامات اکتشافی خاص، اقدام به بلوکه سازی پهنه‌ها و محدوده‌های مستعد معدنی نموده‌اند که درنتیجه سبب فرصت ازدست‌رفته قابل‌توجهی برای اقتصاد کشور و اقتصاد محلی و منطقه‌ای و معیشت مردم گردیده است.
از سوی دیگر، بررسی تجهیزات و تکنولوژی استخراج، حاکی از فرسودگی گسترده و بالاتر بودن قیمت‌های دستگاه‌ها و تجهیزات در بازار معدن کشور نسبت به بازارهای جهانی است به حدی که بیش از آن‌که به کسب‌وکار شبیه باشد، به بازار خودروهای وارداتی شبیه گردیده است.
سه. به‌روزرسانی تجهیزات و تکنولوژی استخراج امری ضروری در راستای بهینه‌سازی مصرف انرژی و سوخت و همچنین افزایش تولید است که باید در دستور کار قرار گیرد. نکته دیگر در بررسی عملکرد فرآوری آن است که شاهد متوسط راندمان پایینی هستیم.
در بسیاری از معادن، باطله خروجی کارخانه، عیاری بیش از معادن اقتصادی و سودآور در بسیاری از مناطق جهان دارند که نشان‌دهنده هزینه فرصت ازدست‌رفته قابل‌توجهی است که با تحقیق و توسعه و رویکرد دانش‌بنیان، می‌تواند افزایش قابل‌توجهی یافته و درنتیجه اثر مناسبی در رشد تولید داشته باشد. اما محدودیت‌های قانونی در فعالیت‌های معدنی سبب کُندی یا توقف بسیاری از فعالیت‌های معدنی به‌خصوص در حوزه آغاز فعالیت استخراج گردیده است که باید قوانین در این حوزه با رویکرد اولویت اشتغال، محرومیت‌زدایی و همچنین افزایش تولید و افزایش درآمدهای ارزی اصلاح گردد.
چهار. خلاصه ماجرا آن است که بخش معدن به علت خاصیت ذاتی‌اش، کمتر می‌تواند مورد تحریم خارجی قرار گیرد اما از سوی ساختارها و مدیریت‌های معیوب داخلی، دچار خودتحریمی شده است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین