شنبه 15 ارديبهشت 1403 شمسی /5/4/2024 6:42:28 PM
اقتصاد چیست؟

چیزی که در اداره امور هر خانواده، دوراندیشی تلقی می شود، به ندرت ممکن است در اداره امور یک مملکت بزرگ بلاهت تلقی شود.
تعمق در اقتصاد انسان را به عقل سلیم خود باز می گرداند/اقتصاد علم سطحی نگری نیست

اقتصادنامه؛ فرزان خدادادی: اقتصاد علم شناسایی پیامد های ثانویه است. همچنین دانش پیامدهای عام است. اقتصاد دانش پیگیری سیاست پیشنهادی یا سیاست موجود نه تنها برمنافع خاص در کوتاه مدت که بر منافع عام در درازمدت است. اقتصاددانی که مساله ای عملی به او محول شده، باید هم حقایق اساسی آن مسأله را بداند و هم استنتاجات معتبری که باید از آن حقایق حاصل شود. وجه استنتاجی اقتصاد از وجه حقیقی آن اهمیت کمتری ندارد.

معدودی از مردم قادر به درک تلویحات ضروری گزاره های اقتصادی هستند که دائما مطرح می سازند. وقتی می گویند راه نجات اقتصادی افزایش« اعتبار» است، این درست مانند آن است که بگویند راه نجات اقتصادی، افزایش بدهی است. اینها نام هایی مختلفی برای یک چیز است که از جهت های مخالف به آن نگریسته می شود. وقتی می گویند راه رفاه و آسایش، افزایش قیمت محصولات زراعی است، مانند آن است که بگویند راه رفاه و آسایش،گرانتر ساختن مواد غذایی برای ساکنان شهرهاست. وقتی می گویند راه ثروت ملی پرداخت از محل یارانه دولتی است، در حقیقت می گویند راه ثروت ملی افزایش مالیات هاست. (مالیات تورمی راحترین راه در دسترس). وقتی افزایش صادرات را هدف اصلی خود قرار می دهند، بیشترشان تشخیص نمی دهند که به ناچار افزایش واردات را درنهایت هدف اصلی خود می سازند. وقتی می گویند تقریبا در همه شرایط راه رونق افزایش نرخ دستمزدهاست، تنها راه دیگری برای گفتن آن یافته اند که راه رونق، افزایش هزینه تولید است.

بدان دلیل که هریک از از این گزاره ها مانند سکه پشت هم دارد یا بدان دلیل که گزاره معادل یا نام دیگر«راه چاره» جذابیت کمتری دارد، لزوما به این نتیجه نمی رسیم که گزاره اصلی در همه شرایط ناصحیح است.

ممکن است گاهی افزایش بدهی گزینه ای فرعی در مقابل سود حاصل از وجوه وام گرفته باشد؛ وقتی دولت یارانه دولتی برای تحقق هدفی خاص اجتناب ناپذیر است؛ وقتی صنعتی خاص نمی تواند افزایش هزینه تولید را تحمل کند و مانندآن. اما لازم است در هر مورد اطمینان حاصل نماییم که هردوطرف سکه مورد توجه قرار گرفته و همه تلویحات گزاره مطالعه شده است. واین کاری است که به ندرت صورت می گیرد.

آدام اسمیت با عقل سلیم قوی خود در پاسخ به سوفسطاییان(اهل خرد) زمان خود گفت: « چیزی که در اداره امور هر خانواده، دوراندیشی تلقی می شود، به ندرت ممکن است در اداره امور یک مملکت بزرگ بلاهت تلقی شود.» اما مردان کوچکتر در پیچیدگی ها گم می شوند. اینان حتی وقتی به نتیجه هایی می رسند که در حد محسوسی مضحک است، به بازنگری استدلال خود نمی پردازند. خواننده، با اتکا بر اعتقادات خود، ممکن است اندرز حکمت آمیز بیکن را بپذیرد یا نپذیرد که گفت: «کمی فلسفه ذهن انسان را با الحاد(گرایش به پوشاندن حقیقت) سوق می دهد، اما تعمق در فلسفه ذهن انسان را به دین باوری هدایت می کند.» بی تردید این نیز درست است که کمی اقتصاد می تواند به سادگی به نتایج ناسازگار و مهملی منجر شود که هم اینک بازگو کردیم، اما تعمق در اقتصاد انسان را به عقل سلیم خود باز می گرداند، زیرا تعمق در اقتصاد مستلزم بررسی همه پیامدهای یک سیاست و نه صرف، نظر دوختن به آن چیزهایی است که از ابتدا مشهودند.

 

1.هنری هزلیت



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین