دیدن صحنه‌های جنگ غزه برای بسیاری، آن چنان سخت و سنگین است که گاه آدمی بر آن می‌شود حتی اخبار آن را دنبال نکند. 
زمان ایستاده است!

جنگ‌ها، سیه‌روزی‌های بی‌منتها با خود به همراه دارند؛ خرابی و خون و خوف. اما بدترین جنگ‌هایی که تاریخ به خود دیده است، در عرض چند سال به اتمام رسیده‌اند. آن‌چنان‌که در جنگ جهانی دوم، آلمان با خاک یکسان شد و ژاپن هم دست کمی از آن نداشت.
این هر دو اما، از خاکسترهای آتش ققنوس‌وار برخاستند. کمتر از یک دهه پس از جنگ، آرام‌آرام آثار رشد بروز یافت. آری حتی جنگ هم با چنان قدرت ویرانگرش به پایان می‌رسد و اگر استراتژی توسعه و عقلانیت حکمفرما باشد پس از چند صباحی ورق برمی‌گردد.

اما چه می‌شود کرد وقتی زمان برای ملتی بایستد؟ وقتی سال‌ها جهد و تلاش و دست و پا زدن آدمیان، منتهی به رشد و رفاه و تغییر نشود؟ اینجاست که زمان ایستاده است.

رشد اقتصادی ایران از سال۱۳۹۰ تا ابتدای امسال بر اساس آنچه مرکز آمار ایران منتشر کرده، متوسط سالانه ۱.۵درصد بوده است. اگر فقط کل دهه۱۳۹۰ را ببینیم، رقم رشد پایین‌تر از رشد جمعیت در این دهه شده و عملا به این معناست که وضعیت رفاهی هر فرد ایرانی در آخر دهه۱۳۹۰ به مراتب کمتر از ابتدای این دهه بوده است. آری، نه تنها هیچ اتفاقی در این دهه برای ایرانیان رخ نداده، بلکه عقبگرد نیز رخ داده است.
زمان برای اقتصاد ایران ایستاده است. این وضعیت را با رشد کشورهای همسایه مقایسه کنید. ترکیه متوسط ۵.۸درصد، امارات ۳.۶درصد، عربستان ۳.۵درصد و قطر ۳.۴درصد رشد داشته است. تازه اگر کرونا نبود، رشد اقتصادی ما چندان تغییری نداشت؛ اما این کشورها رشد بیشتری را تجربه می‌کردند.

برای آنکه در ذهن، تقریبی از میزان عقب‌افتادگی داشته باشید، اگر کشوری ۴درصد رشد سالانه بیشتر را برای یک دهه نسبت به ما تجربه کند، تقریبا رفاه آنان پس از یک دهه، ۵۰درصد بیشتر از ما خواهد شد. این اتفاقی است که برای ما نسبت به سایر کشورهای همسایه رخ داده است؛ زمان برای ما ایستاده است.
خرابی‌ها و هزینه‌های جنگ، آن‌چنان‌که در جنگ دوم یا جنگ تحمیلی خود شاهدش بودیم، باعث می‌شود تا متولیان تغییر را در پیش گیرند. باید آنچه را که ویران شده است، ساخت. اقتصاد از این سازندگی، جان می‌گیرد، زندگی شهروندان متحول می‌شود، چهره شهر و کاشانه تغییر را فریاد می‌زند. اما وقتی زمان بایستد، تخریب‌ها شاید آن‌چنان به چشم نیاید. آن دو طبقه به زیر خط فقر رفته شاید در دوردست‌ها باشند.

آن قوت آب رفته، زیر سقف خانه‌ها باشد. شاید دیدگان قادر نباشد تا آن ۵۰درصد عقب ماندگی از همسایگان کوچک را ببیند و لمسش کند. این‌گونه زمان تغییر، فرانمی‌رسد. به آن چه هست، دل خوش می‌شود. شاید برای ندیدن فاصله‌ها بتوان اعداد و ارقامی و پروژه‌هایی را تعریف کرد تا باور نکنیم زمان ایستاده است. در جنگ، زمان نمی‌ایستد؛ اما برای ما ایستاده است!

دکتر پویا جبل‌عاملی

منبع: دنیای اقتصاد


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0