🔻روزنامه ایران
📍سلام به روزهای پیشرو با بدرقه روزگار سخت ۹۹
✍️علی ربیعی
میگویند بهار، رستاخیز طبیعت است و این، تعبیر درستی است، چرا که رستاخیز یعنی دوباره زنده شدن و این، پاداش الهی به زمین است که بعد از گذراندن روزهای زمستان و تحمل سرما، دریافت میکند.
اگر پاداش استقامت طبیعت، سبز و نوشدن باشد، پاداش صبوری و تحمل ملتی که نه یک فصل، بلکه ۱۲ فصل سرد را طی سه سال، تحمل کرده و اجازه نداد تا هجمههای اقتصادی تحمیل شده از سوی امریکا، ذرهای در اراده و استقامت و صبوریاش، اختلال ایجاد کند، چه خواهد بود؟ ملتی که صاحب تمدنی به قدمت تاریخ است و قرنهاست که با اسلام عزیز پیوند دارد و مفتخر است وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، میبیند که سربلند از همه کورانها عبور کرده است و در نهایت نیز، راست قامت مانده است. گفتن دستمریزاد به این ملت، کمترین کلامی است که در تحسین مقاومت میتوان به زبان آورد. ملتی که در کنار دولت، بهرغم همه تحریکات خارجی، عملیات روانی گسترده و شنیدن ناملایمات در نزاعهای داخلی و تحمل سختیهای زندگی ناشی از کرونا و از دست رفتن بخشی از مراودات اجتماعی به علت کرونا با خطر مرگ و اقتصاد آسیبخورده روبهرو بود، اجازه نداد با آثار تحریم و جنگ اقتصادی به راه افتاده از سال ۹۷، بدخواهان به آرزوی دیرینهشان که فروپاشی ایران است، برسند. البته در این مدت، قطعاً سختیهای زیادی را متحمل شده و دولت نیز بهخوبی آگاه است که چه فشارهای اقتصادی و معیشتی بر دهکهای پایین جامعه تحمیل شده است.
این فشارها تحت تحریمهای ظالمانه رئیسجمهور پیشین امریکا علیه ایران عزیزمان به اجرا درآمد. ترامپ با خروج غیرقانونی از برجام و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، سه سال ملت ایران را از مزایای یک توافق بینالمللی محروم کرد و با خصومتورزی علیه ملت ایران، وجهه مخدوش غرب را مخدوشتر کرد. با وجود این، دولت تدبیر و امید با استفاده از ظرفیتهایی که در همان مدت زمان اجرای برجام به وجود آمد، با بهکارگیری ظرفیتهای داخلی، آرام و بیصدا اقدام به توسعه زیرساختها کرد و توانست سه سال سخت بعد را، با تکیه بر توان ملی و تولید داخلی پشت سر بگذارد. رشد بینظیر شرکتهای دانشبنیان بخشی از سیاستگذاریای بود که برای افزایش مقاومت اقتصادی مؤثر واقع شد.
البته سال ۹۹ یک علت دیگر برای آنکه روزهای سخت، سختتر بشود، داشت و آن، ویروس مرگبار کرونا بود. با وجود این، امروز میتوانیم بگوییم تلاش همه آنانی که خواهان شکست ایران و تخریب زندگی مردم بودند رو به پایان است و در سال جدید حتماً تحولات و سرسبزی جدیدی در پیش روی ملت ایران قرار دارد.
دولت در سال ۹۹ با سیاستگذاری چهارگانه؛ سلامت مردم، کاستن از شکنندگی معیشتی در مقابل تحریم با نگاهی رو به آینده، گسترش زیرساختها و نیز ایجاد امنیت و رفع خطر را در دستور کار خود قرار داد و با تمام توان آن را به پیش برد. همانطور که دولت با همه توان خود در مقابله با کرونا در حوزه سلامت و در مقابله با جنگ اقتصادی در حوزههای اقتصاد، رفاه اجتماعی و نیز در سیاست خارجی اقدامات بیشماری سامان داده و دنبال کرده است، در ماههای باقیمانده تا پایان این هشت سال نیز، به تلاشهای خود برای لغو تمامی تحریمها ادامه خواهد داد و بدون توجه به برخی کارشکنیهای خارجی و ممانعتها، اتهامزنیها و بیمهریهای داخلی، تا لحظه آخر دست از کار نخواهد کشید؛ همانطور که در سالهای گذشته، بدون توجه به انواع تحریفها و اخبار جعلی، به دور از هر نوع جنجال و هیاهو، به وظایف خود در قبال سرزمین ایران و مردمش متعهدانه و وفادارانه، عمل کرد و امروز ثمره آنها برای مردم ملموس است. ثمرههایی مثل اجرای طرح تحول سلامت که بزرگترین پروژه اجتماعی دولت بود و از سال ۹۳ آغاز شد. اجرای این طرح باعث ممانعت از فرو رفتن افراد در تله فقر بهخاطر بیماری شد.
دولت در این سالها به اندازه تمام دوران گذشته، تخت بیمارستانی به سیستم درمانی کشور اضافه کرد. یعنی طی ۷ سال گذشته ۳۶ هزار تخت جدید بیمارستانی اضافه شده و ۴۰ درصد تختهای بیمارستانی نیز بهطور کامل مورد بازسازی قرار گرفتند و تعداد تختهای آیسییو بیش از ۲ برابر شده است.
امروز بیماران کرونایی حداکثر ۱۰ درصد هزینههای درمان را پرداخت میکنند و اگر بیمه روستایی داشته باشند، نهایتاً ۵ درصد هزینه برعهده آنان است. دولت با تکیه بر دانش بومی و توان داخلی بهرغم تحریمها توانست نام ایران را در فهرست صادرکنندگان دستگاه ونتیلاتور و ماسک برای مقابله با کرونا ثبت کند و اکنون نیز با وجود موانع به جامانده از تحریمها، همانند کشورهای توسعه یافته، مفتخر به تولید واکسن کرونا است و ۴ نوع واکسن ایرانی، مراحل موفقیتآمیزی را پشتسر گذاشتهاند.
در بحث اقتصاد بسیاری از تحلیلگران خارجی و برخی در داخل ابرتورمها را پیشبینی میکردند و امریکا با داغ کردن زمین ایران میخواست مردم در وضعیت دشوار قرار گرفته و یک رویارویی بزرگ اتفاق بیفتد. مشخص بود که تحریمها فشار بینظیر و بیبدیلی به اقتصاد ایران توسط قویترین اقتصاد دنیا وارد کرده و سکوت و عدم کمک توسط بقیه کشورهای قدرتمند و بدخواهی کینهتوزان منطقهای، شرایط را دشوارتر میکرد، اما با سیاستگذاریهایی مانند کاهش واردات ۲۴۰۰ قلم کالا، افزایش صادرات غیرنفتی، تبدیل شدن وزارت خارجه به یک ستاد اقتصادی، افزایش دانشبنیانها و... موفق شدیم بهرغم همه این پیشبینیها که انتظار فروپاشی را داشتند در ۹ ماهه سال ۹۹ رشد ۲.۲ درصد تولید ناخالص ملی را تجربه کنیم. این به معنای آن است که هرچند با رونق فاصله داریم اما از رکود خارج شدهایم.
در حوزه شکنندگی معیشتی، هدف اصلی تحریم، قرار دادن ایران در یک دو راهی بود، اول گرسنگی کشیدن مردم و دیگری به هم ریختن جامعه و ایجاد فضای امنیتی. ولی ما اجازه ندادیم که هیچ کدام از این دو سناریو محقق شود.
ما تلاش کردیم تا جایی که ممکن است نتایج و اثرات تحریم بر زندگی مردم را دور کنیم و برای کاهش آزادیهای سیاسی و مدنی مردم ایستادگی کردیم.
دولت در این سالها تلاش کرد با اتخاذ سیاستهایی به حفظ زندگی مردم بپردازد: در مورد حقوق بازنشستگان و همسانسازی حقوق آنها بهرغم مخالفتهایی که در داخل صورت میگرفت اقدام عملی انجام دادیم و شاید لبخندی هر چند کوچک بر لبان بازنشستگان عزیزمان نشاندیم و همین جا به بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز وعده میدهم همسانسازی آنها در ماههای باقی مانده دولت با تمام توان دنبال خواهد شد.
ادامه سیاست پیشی دادن مزد بر تورم در ۸سال که گذشته آغاز شده بود ادامه یافت، با عذرخواهی به خاطر عدم شرایط افزایش بیشتر، برای حفظ بنگاهها و توان تولید در این جهت حرکت کردیم.
گسترش بیمه سلامت به نحوی که امروز میتوانیم با صدای بلند بگوییم هیچ ایرانی نیست که بخواهد و دفترچه درمانی نداشته باشد.
با گسترش تأمین اجتماعی برای روستاییان، امروز حدود ۳ میلیون روستایی ما از بیمه تأمین اجتماعی روستایی و عشایر استفاده میکنند. روستاهای ما سهم اشتغالشان از ۳ درصد به ۲۹ درصد رسید و بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان در روستاها برای اشتغال به درستی و بدون کمترین ریخت و پاش به گواه دستگاههای نظارتی هزینه شد.
در حوزه مددجویان با یک نظریه مشخص توانمندسازی از سیاست رفاه صدقهای و جبرانی عبور کردیم و علاوه بر افزایش مستمریها برنامه توانمند کردن آنها را دنبال کردیم. فعالیت دو نهاد حمایتی بزرگ ما کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی و میزان ایجاد اشتغال و خروج از مددجویی گواه این مدعاست.
در حوزه مبارزه با معلولیت، ۳ غربالگری بزرگ و بینظیر را دنبال کردیم. غربالگری شنوایی، بینایی و ژنتیک که در برخی از آنها بالای ۹۰ درصد موفقیت به دست آوردیم.
در حوزه آموزش امروز مهارتافزایی در مناطق محروم و روستاهای کوچک به پیش رفته است. یک برنامه مهم دولت مبارزه با بازماندگی از تحصیل بوده است، امروز میتوانیم با صدای بلند بگوییم هر ایرانی که به مدرسه نرفته بود دارای یک پرونده با بررسی احوال شخصی و عللی آن بوده است و برای رفع بازماندگی تلاشی نزدیک به صد درصد موفقیت صورت پذیرفته است.
در زمینه فرصتهای اجتماعی برابر نیز تلاش کردیم با نظریه توانمندسازی گروههای هدفی همچون زنان سرپرست خانوار را مورد توجه قرار دهیم. بیش از ۲۰۰ هزار نفر از آنها دارای بیمه تأمین اجتماعی شدند و وامهای اشتغال با توانمندسازی را دنبال کردیم.
برای گروههایی مانند خانوارهای دو معلول به بالا و مددجویان و ایثارگران برنامههای هدفدار مسکن را اجرا کردیم و تحویل داده شد.
با وجود همه تحریمها میانگین اشتغال کشور در این سال ها۵۵۱ هزار بوده است. البته با توجه به ورودیهای بازارکار ما این اندازه کفایت مواجهه با بیکاری گسترده را نداشت اما در مقایسه با کشورهای دیگر با وجود تحریمهایی که ما داشتیم دارای عدد قابل قبولی هستیم. ما امروز دارای نظریه مشخص اشتغال در مناطق محروم و روستاها هستیم.
با آسیبهای اجتماعی مواجهه علمی صورت گرفت. موضوع پرداختن به اعتیاد، خودکشی، طلاق، خشونت علیه زنان و کودکان، همسرآزاری، کودک آزاری و سالمندآزاری از کارهای مهم در این حوزه است و گسترش اورژانس اجتماعی دستاورد بزرگ کشور بوده است. هماکنون ۳۶۰ مرکز اورژانس اجتماعی و ۲۵۶ پایگاه خدمات اجتماعی و ۳۱ مرکز خط تلفن ۱۲۳ در کشور و با تلاش مددکاران اجتماعی و روانشناسان و سایر نیروهای متخصص اورژانس اجتماعی در سراسر کشور فعالیت میکنند.
حمایت از نهادهای مدنی برنامه بزرگ دولت بوده است. ما امروز ۲۲ هزار سازمان مردم نهاد داریم. فقط در حوزه گروههای هدف اجتماعی از ۴ هزار و پانصد به بیش از ۹ هزار طی ۷ سال رسیدهایم.
در حوزه توسعه زیرساختها، در اینترنت و حوزه توسعه روستایی دولت انرژی ویژهای صرف کرد و در حالی که براساس اهداف برنامه ششم توسعه باید ۸۰ درصد روستاها به اینترنت متصل میشدند اما اکنون با توجه به شرایط کرونا این میزان به ۹۶ درصد رسیده و در حال حاضر حتی روستاهایی مانند بشاگرد و برخی روستاهای سیستان و بلوچستان نیز اینترنت دارند.
دولت بهرغم سختیهای مالی که بهخاطر اعمال تحریمها داشته است، در حمایت از مردم، شرایطی را فراهم آورد تا به خاطر آنکه امر تحصیل و آموزش به خاطر شیوع کرونا، تعطیل نشود، بیش از ۴ میلیون طلبه، دانشجو، استاد و حدود یک میلیون دانشآموز بتوانند از بستههای اینترنت رایگان استفاده کنند.
کل تولیدات بخش کشاورزی در سال ۱۳۵۷، ۲۶ میلیون تن بود و سال ۱۳۹۲ به ۹۷ میلیون تن رسید و در طول دوره خدمت دولت تدبیر و امید، این رقم به ۱۲۵ میلیون تن افزایش یافت که یک جهش بزرگ برای کشور محسوب میشود.
در سال ۱۳۹۲، طول آزادراههای کشور بیش از ۲۲۰۰ کیلومتر و طول بزرگراهها به حدود ۱۳ هزار کیلومتر رسیده بود که در طول سالهای فعالیت دولت تدبیر و امید، تا تابستان سال ۱۳۹۹ طول آزادراههای کشور با ۱۴.۵ درصد افزایش به بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر رسید. در طول سالهای فعالیت دولت تدبیر و امید تا تیرماه ۱۳۹۹، خطوط راهآهن کشور حدود ۲۰ درصد افزایش یافت و به بیش از ۱۱۶۰۰ کیلومتر رسید. دولت تدبیر و امید در زمینه گازرسانی، یادگاری ارزشمندی برای ملت ایران به جای گذاشت. در این دولت، ۹۵ درصد از جمعیت کشور از نعمت گاز بهرهمند شدهاند. ما در سال ۱۳۹۲ واردکننده بنزین و نفتگاز بودیم. اما امروز صادرکننده هستیم. صادرات فرآوردههای نفتی کشور با افزایش ۴ برابری از ۵/۹ میلیون تن در سال ۱۳۹۱ به حدود ۲۳ میلیون تن در سال ۱۳۹۸ رسیده است.
در حوزه سیاست خارجی و حفظ امنیت نیز دولت موفق شد زورگوترین و غیرمتعادلترین دولت در تاریخ ایالات متحده را در انزوای اخلاقی در جهان قرار دهد که موفقیت در شورای امنیت، دادگاه لاهه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی دستاوردهای بزرگی بود که با نگاهی منصفانه آثار آن را میتوان دید.
با تجربه سالهایی که پشت سر گذاشته، دولت اطمینان دارد در ماههای نزدیک آینده، دولت امریکا چارهای جز تن دادن به روند صلح جهانی و پایان دادن به ظلم علیه ایران نداشته و در آیندهای بسیار نزدیک، زمستان برجام هم به پایان خواهد رسید و فصل تازهای از تعامل با جهان که رضایت و امنیت اقتصادی بیشتری برای مردم ما و البته همه ملتهای منطقه فراهم میکند به وجود خواهد آمد. قطعاً هیچ یک از اینها به دست نمیآمد اگر دولت در هفت سال گذشته در برابر تحریکهای خارجی و ناملایمات داخلی شکیبا نمیبود و به استراتژی تعامل سازنده با جهان متعهد نمیماند.
در ماههای باقی مانده از فعالیت نیز دولت کماکان استراتژی سلامت را با برنامه واکسیناسیون عمومی دنبال خواهد کرد. مطمئنم در ماههای اول با حدود ۲۰ میلیون دوز واکسن خریداری شده و تولید واکسن داخلی نگرانیهای کرونایی کاسته خواهد شد. گسترش زیرساختها صرف اشتغال پایدار جدید شده و آثار تحریم بر اقتصاد ایران تخلیه خواهد شد. بنای دولت بر این است که ارز را به قیمت معقول و منطقی خود برگرداند و افزایش تولید داخلی را ادامه دهد. در حوزه کمک به معیشت نیز با برنامهریزی برای تأمین کالاهای اساسی به میزان ۶ میلیارد دلار از نگرانی برای سفرههای مردم کمتر شده و حفظ قدرت خرید را نیز دنبال خواهد کرد.
بهواسطه توضیحات داده شده با اطمینان میگویم سال ۱۴۰۰ سال پساکرونا و پساتحریم است به این معنا که هرچند که تحریمها و کرونا به پایان خود نرسیدهاند اما در نقطه حضیض قرار گرفتهاند. این، وعده الهی است که پس از هر سختی، آسانی است و نگاهی به ادعیه این ماههای مبارک نیز، یادآور صدق و حق بودن قول خداوند است.
آرزو میکنم همه ما ایرانیان در آستانه نوروز ۱۴۰۰ که با اعیاد مبارک شعبان عجین شده است، بیش از هر دوره دیگری بتوانیم ضمن پاسداری از ارزشهای اخلاقی، کرامت انسانی و مدارای اجتماعی، زیستی مهربانانه و توأم با بردباری در کنار یکدیگر داشته باشیم. در سال جدید برای همه ایرانیان آرزوی حالی بهتر، دلی خوش، سرسبزی در زندگی و سلامتی دارم. برای همه پدران، مادران، جوانان، دختران و پسران و کودکان از خدای مهربان آرزوی بهترینها را دارم. ایام مبارک.
🔻روزنامه کیهان
📍نگاهی گذرا به سالی که گذشت
✍️سعدالله زارعی
اگر سال ۱۳۹۸ با اتحاد و همدلی مردم در یاریرسانی به هموطنان سیلزده شروع و با تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی به حماسه ختم شد؛ سال ۱۳۹۹ نیز دست کمی از آن نداشت و با همبستگی خارقالعاده نیروهای مردمی در مقابله با کرونا و ضدعفونی معابر شروع و با مجاهدت کادر درمان برای مهار مرگهای کرونایی و ساخت و تولید انبوه واکسن کرونا به حماسه ختم شد. اتفاقی که سبب شد تا ایران اسلامی مایه افتخار جهان اسلام باشد. «نعیم العبودی» نماینده پارلمان عراق در همین زمینه زبان به تحسین کشورمان گشود و نوشت: «در شرایطی که ابرقدرتها در حال رقابت برای یافتن واکسن کرونا هستند، ایران اولین کشور اسلامی است که سه واکسن کرونا را در دست بررسی دارد... دستاوردی عالی که ما به خاطر آن به مسلمانان جهان تبریک میگوییم.»
کرونا سبک زندگی جدیدی بر ما تحمیل کرد؛ دید و بازدیدهای نوروزی را به فضای مجازی کشاند، سفرهای بینشهری را با محدودیت جدی مواجه کرد و کسبوکارها را تحت تأثیر قرار داد. در این میان اما مردم مؤمن ایران مناسک عبادی جمعی خود در ماه مبارک رمضان، محرم و صفر را با شیوهنامههای بهداشتی ستاد ملی مقابله با کرونا تطبیق دادند و تصاویر بدیعی را از نظم و انضباط هیئات و تجمعات مذهبی به نمایش گذاشتند. نظمی که نشان میداد جامعه مذهبی ایران خاضعانه در برابر قوانین کرونایی و توصیههای متخصصان بهداشت و درمان سر فرود میآورد. امری که در جوامع سکولار هم کمتر دیده شد و بارها شاهد عصیان مردم در برابر قوانین کرونایی در کشورهای اروپایی بودیم. علاوه بر این، یک تفاوت اساسی دیگر هم میان جامعه ما و جوامع غربی وجود داشت. گروههای جهادی، بسیج، مساجد، هیئات و سایر تشکلهای مردمی در حالی رایگان و بدون چشمداشت مالی به تولید و توزیع ماسک و ضدعفونی معابر پرداختند که در غرب مدعی تمدن و پیشرفت، دولت آمریکا ماسکهای سفارشی فرانسه و آلمان از چین را در میانه مسیر، توقیف و به خاک خود منتقل کرد. «اندرئاس گایزل» نماینده مجلس آلمان در اعتراض به این اقدام آمریکا آن را «راهزنی دریایی مدرن» خواند. اما راهزنی غربیها از یکدیگر فقط به اینجا ختم نشد. آمریکا تجهیزات پزشکی خریداریشده توسط کانادا را هم در اختیار آنها قرار نداد. ماسکهای اهدایی چین به ایتالیا نیز در مسیر رسیدن به این کشور توسط جمهوری چک و آلمان دزدیده و مصادره شد و کشتی تونسی حامل الکل طبی برای مردم تونس هم توسط دزدان دریایی ایتالیا به سرقت رفت. این بار تصویری آخرالزمانی از مبنای ایده حکمرانی عرفی «توماس هابز» در غرب وحشی شکل گرفت که میگفت «انسان، گرگ انسان است.» و حقیقتا در غربی که خدا را در مراسم صبحگاه یکشنبه کلیسا محصور ساخت؛ انسان، گرگ انسان بود.
برخلاف این حکمرانی گرگصفتانه کمی آنسوتر حاکمیت دینی در ایران نشان داد در نهاد فرهنگ دینی چیزی نهفته که به هنگامه بلا و مصیبت، میتواند انسان و جامعه انسانی را از خودخواهی به دیگرخواهی سوق دهد. امری که میشد علاج جامعه جهانی بحرانزده امروز را در آن جستوجو کرد. «رزمایش مواسات» که در لبیک به پیشنهاد رهبر انقلاب توسط مردم عزیز ایران اسلامی برای کمک به محرومان و آسیبدیدگان اقتصادی کرونا شکل گرفت جلوههایی بینظیر از محبت و ایثار خلق کرد. این رویداد در شرایطی رخ داد که همه میدانیم سوءتدبیر برخی مسئولان چه بر سر معیشت مردم آورده است اما تنگنای اقتصادی مانع از کمکهای همدلانه مردم به نیازمندان نشد.
همبستگی فوقالعاده مردم در یاریرسانی به یکدیگر طی سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ مجددا نشان داد ملت ایران در مواجهه با مشکلات تحمیلی یکدل و یکپارچهاند. حاکمیت دینی در ایران توانست با بسط مفاهیم اسلامی و بهروزسانی الگوهای اجتماعی آن در جامعه امروزی علیرغم همه سختیها و نارضایتیها؛ ملتی واحد در مقابل تهدیدی که این بار به شکل بلایای طبیعی همچون سیل و بیماری همهگیر کرونا رخ نمایانده بود؛ بسازد. این نمایش اتحاد میتواند خنثیسازی بخشی از تهدیدهای خارجی را نیز به همراه داشته باشد. مسلما رویدادهایی اینچنین توسط تحلیلگران و جامعهشناسان آمریکایی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا در تعیین خط مشی کاخ سفید، بیخاصیتی گزینههای روی میز را در مواجهه با ملت ایران برای دستگاه تصمیمساز آنها بیش از پیش مشخص کند.
اما ملت ایران در کنار این حماسه باشکوه داغدار عزیزان خود نیز بود. بیش از ۶۰ هزار نفر از هموطنانمان طی سال گذشته در اثر ویروس کرونا جان باختند. ۶۰ هزار داغ بر دل ۶۰ هزار خانواده نشست و این یعنی تعداد افرادی که در طول سال درگیر این بیماری و تبعات درمانی، روانی و عاطفی آن بودهاند چندین برابر این آمار است. درد و داغ کرونا که با فشار اقتصادی تحمیلشده در اثر سوءمدیریتها بر مردم و افزایش سرسامآور قیمت برخی کالاهای اساسی مضاعف شده بود؛ نجابت و صبر مثالزدنی ملت را به همراه داشت آنجا که عملیات رسانهای سنگین جریانهای خارجی را ناکام گذاشتند، به فراخوانهای اغتشاش آنها بیاعتنایی کردند و با حضوری متفاوت در سالروز گرامیداشت ۲۲ بهمن، گلایههای اقتصادیشان را به پای انقلاب اسلامی ننوشتند.
سال ۱۳۹۹ روزهای پرحادثه دیگری هم داشت. ترور بزدلانه دانشمند شهید حاج محسن فخرىزاده، کسى که بیش از بیست سال در فهرست ترور رژیم صهیونیستى قرار داشت یکی از این روزها بود. تروری که با حمایت کشورهای غربی از بانیان آن، بار دیگر ثابت کرد غرب چشم دیدن پیشرفت ایران اسلامی را ندارد؛ آنها هنوز در تحجر قرون وسطای خود غوطهورند؛ تحجری که در آن مزد دانشمندان چیزی جز مرگ نبود. اندکى پس از این رویداد، ملت انقلابى ایران عزادار دو تن از چهرههای برجسته انقلاب اسلامى شد. فقدان شخصیتهایی همچون آیتالله مصباح و آیتالله یزدی حسرتی ماندگار بر دل دوستداران و علاقهمندان به انقلاب خواهد بود. اما چیزی نگذشت که خون شهید فخرىزاده شروع به جوشش کرد. قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» توسط مجلس شوراى اسلامى تصویب شد و به هفت سال انفعال دولت تدبیر و امید پایان داد. قانونى که همسو با تبیین سیاست قطعى نظام جمهورى اسلامى توسط رهبر انقلاب مبنى بر «انجام تعهدات برجامى پس از راستىآزمایى لغو کلیه تحریمها»؛ اروپا و آمریکا را پس از ٥ سال نقض عهد و اطمینان خاطر از بىعملی دولت ایران به تکاپو انداخت. دوران امتیازدهى یکسویه به طرفهاى غربى به اتمام رسید و افق اقتدار و پیشرفت دوباره در مقابل چشم دانشمندان ایران نمایان گشت. از این پس برجام -سیاهچالهای که پنج سال امکانات و ظرفیتهای کشور را در خود بلعید- نه دغدغه ما که آرزوی بر باد رفته غرب خواهد شد.
سال ١٣٩٩ یک ویژگى دیگر هم داشت. این سال اولین سال فقدان حاج قاسم سلیمانى در جمع ساکنان این کره خاکى بود. سرداری که قرار بود به زعم محاسبات مادی تروریستهای آمریکایی ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ از صحنه حذف شود اما برخلاف تصور آنها در سرتاسر جهان اسلام تکثیر شد. احمقهای درجه یک با این حماقتشان حاج قاسم را از خانه سادهاش در شهرک دقایقی تهران خارج کردند و در خانه و محل کار همه مردم ایران نشاندند. این روزها تصویر حاج قاسم بر دیوار خانهها، روی شیشه اتومبیلها، پشت ویترین مغازهها، کنار تنور نانواییها و... به تمام مردم ایران لبخند میزند. سالهای بدون او مسلماً سالهای ناامنتری برای ارتش تروریستی آمریکا در منطقه خواهد بود.
در خاتمه امید است با پایان کار دولت یازدهم و دوازدهم، مردم عزیز ایران اسلامی با مشارکت حداکثرى و انتخابى آگاهانه، دولتی جوان و انقلابی و کارآمد را برای مدیریت اجرایی کشور انتخاب کنند تا مشکلات پیشروی را با تکیه بر ظرفیتها و امکانات برزمینمانده داخلی و تلاش پیگیر خود و بدون گره زدن امور کشور به آمریکا و اروپا، از پیش پای بردارند.
🔻روزنامه اطلاعات
📍امیدآفرینی در سال ۱۴۰۰
✍️شبان شهیدی مؤدب
برای پیشبینی اوضاع سال آینده جهان، اگر به تحلیلهای رایج در روابط بینالملل کنونی دل خوش کنیم، نباید انتظار داشته باشیم که جنگ بزرگ منطقهای جدیدی رخ دهد. همچنین با لحاظ افق روشنی که واکسنهای مختلف در مبارزه با ویروس کرونا برای میلیونها مبتلا به این بلا ترسیم کردهاند، باید امیدوار بود که سال در پیش، کم تلفاتتر از سال در حال احتضار کنونی باشد. البته با توجه به انبوه بیکاری تحمیل شده از کووید ۱۹ در دنیا و میلیونها انسانی که گرفتار معضلات اقتصادی شدهاند، جامعهشناسان احتمال میدهند در سال آینده، ممالک صنعتی با امواج جدیدی از اعتصابها و حتی شورشهای مردمی مواجه شوند. قرنطینههای مکرر در این کشورها و بسته شدن ممر معاش خرده پاها و اخراج کارگران یا صاحبان مشاغل از سوی شرکتهای بزرگ که به شمار بیکاران و ناراضیان در این سال افزوده است، نگرانی فوق را محتملترمیکند؛ اما آنچه نگارنده در این ستون بدان میپردازد، مربوط به سال آینده در ایران خواهد بود.
رهبر انقلاب در سخنرانی تحلیلی روز مبعث به موضوعات مهم راهبردی انقلاب و آینده کشور و نیز آفتهایی که هنوز در مسیر تحقق کامل اهداف نظام اسلامی وجود دارند، پرداختند و با توصیه به بصیرت و صبر و استقامت، اظهار کردند «جوانان باید از فرصت فضای مجازی استفاده کرده، در جامعه امیدآفرینی کنند.» پرسش این است که برای تحقق این مطالبه رهبری، آیا زمینه امیدآفرینیها را فقط خود جوانان باید فراهم کنند؟ طبعا جوانها، با توان و ابتکاری که دارند نه تنها خود امیدآفرینند، بلکه میتوانند مسؤولان را هم به حرکت پرشتابتر در راه بارورکردن ثمره نهال انقلاب وادارند. تجربه حضور جوانان در صحنههای پیروزی انقلاب در جهاد سازندگی و سالهای دفاع مقدس، شاهد این مدعاست. این فقط بخشی از رسالت تعیینشده توسط رهبری برای جوانان در فضای مجازی است که به خلاقیت آنان مربوط میشود. اما در ایام سپری شده سال رو به پایان و سالهای قبل، اتفاقاتی در کشور رخ داده که منجر به جوسازیها و بهانه دادن به معاندان در فضای مجازی شدهاست که چند نمونه ازآنها را بر میشماریم:
۱- بنا به اخباری که منتشر شده، ایرانیها تعداد زیادی خانه در ترکیه و کانادا و …خریدهاند. با توجه به مضیقههای ارزی که برای دانشجویان و دستگاههای دولتی در خارج ایجاد شده و با لحاظ مقررات هر روز دشوارتر بانک مرکزی برای تهیه ارز، چگونه میلیونها دلار ارز کشور به ترکیه یا کانادا راه یافته و خرج خرید خانه شده است؟ آنچه در فضای مجازی در این باره نوشته میشود، مشعر به مطالب دردآوری است که جوانانی را که باید امیدآفرینی کنند با تردید در باورها مواجه میکند.
۲- حتی مخالفان جمهوری اسلامی اعتراف میکنند که در سالهای بعد از پیروزی انقلاب، سطح آموزش در مقاطع مختلف دانشگاهی ترفیع زیادی یافته؛ به گونهای که فارغالتحصیلان دانشگاههای برجسته ایران به راحتی جذب مراکز علمی خارج از کشور شده و به مدارج ترقی میرسند. حتی دانشگاه آزاد با شعباتی که دارد، هزاران دانشجوی دختر و پسر را جذب کرده است. اما چرا هر روز، شماری از نخبگان آموزشیافته ما برای گرفتن ویزا پشت درهای سفارتخانههای خارجی صف بسته و کشوری را که برای هر یک از آنها دهها و صدها میلیون تومان هزینه کرده، ترک میکنند؟ آیا همه این جوانان از آن جهت راهی خارج میشوند که کار متناسب با سلیقه خود را نمییابند یا دلایل دیگری دارند؟
۳- رئیسجمهوری و مسؤولان اقتصادی کشور بارها ازجذب سرمایههای خارجی صحبت کرده و حتی در تشکیلات وزارت امور خارجه هم تغییرات ساختاری بنیادی داده شده است تا این وزارتخانه بتواند هم به توسعه صادرات کمک کند و هم جذب سرمایهگذاری را تسهیل نماید؛ اما به این مهم توجه نمیشود که یکی از عوامل جذب جهانگرد و سرمایه، چهرهسازی مثبت جهانی و دادن اطمینان در امنیت جهانگرد و سرمایه است. متأسفانه گاهی اتفاقاتی در کشور رخ میدهند که نوعی بیامنیتی را القاء میکنند که گرچه به یقین نادرستند، اما موجب میشوند ایرانهراسی برای جهانگردان و سرمایهگذاران خارجی از سوی مخالفان رونق مجدد بگیرد.
۴- امروزه شماری از هموطنان ما در اثر حوادثی که در گذشته در کشور رخ داده و مجبور به ترک ناخواسته کشور شدهاند، در خارج از ایران با سختی و بیپناهی زندگی میکنند و نگارنده در مناسبتهای گوناگون، به دفعات پای درد دل آنها نشسته و شاهد بوده که آنان برای بازگشتن به کشور روزشماری میکنند. یکی از راههایی که برای سال آینده میتواند تسهیلکننده امیدآفرینی جوانان در فضای مجازی باشد، اهتمام قوه قضائیه برای بازگرداندن این ایرانیهاست. نظام اسلامی ما که رحمت و گذشت و مردمداری را تبلیغ میکند نمیتواند در برابر این قربانیان ناخواسته حوادث گذشته که عزت و غیرت و هویت اسلامی ایرانی آنها در خارج تحقیر میشود، بیتفاوت بماند.
همچنین در سال جاری، قاطعیت مجلس موجب امیدواری و خنثیسازی بعضی تبلیغات سوء معاندان شد. اگر مجلس محترم به وظیفه تقنینی و نظارتی خود، با زمانشناسی و در مسیر صلاح عموم و حفظ کیان کشور بپردازد، نه تنها دست قوه مجریه را در خدمترسانی بازتر میکند، بلکه با پرهیز از مسائل حاشیهای و پرداختن به مسائل مردم و گرفتاریهای ملی که همآهنگی با سایر قوا را میطلبد، موجبات امیدواری همه را فراهم میآورد؛ به امید این که در سال آینده هر روز شاهد ابتکارهای جدیدی از سوی مجلس محترم باشیم.
🔻روزنامه اعتماد
📍صد سال به این سالها اما به از این سالها
✍️غلامرضا امامی
سال پر هم و غمی را پشت سر گذاشتیم.
سال بلاگیر پر فر و کر کرونا.
اما دوست من: بهار در راه است سرود رودها را میشنوی؟ پرواز پروانهها را میبینی؟ / رستن سبزهها و شکفتن شکوفهها را مینگری؟ / چلچلهها چهچه میزنند و بازگشتهاند / بلبلان نغمه حیات سر دادهاند. دیدی که زمستان رفت و روسیاهی به زغال ماند. گفتم که شب و هم و غم میگذرد و بهار میآید. گفتم که به قول جبران خلیل جبران: آنگاه که بهار سرودش را سر میدهد، مردگان زمستان برمیخیزند، کفن را دور میاندازند و به پیش میتازند. حکم ازلی این است.
حالا شاخههای عریان، سبزپوش شدهاند و سبزه قباها به پیشواز بهار آمدهاند.
نرم نرمک میرسد اینک بهار / بوی سبزه بوی باران بوی خاک
بهار زیباترین فصل سال است و نوروز شادترین روز جهان و انسان هیچ تقویمی به زیبایی تقویم طبیعی ایرانی نیست.
پدران ما که بر این خاک پاک میزیستند، سال نو را و روز نو را همراه با اولین روز بهار و بیداری طبیعت جشن میگرفتند و این روز را برای سال نو برگزیدند. در شادی آنان، جهان شریک است و آن لحظه اثیری گردش زمین بانگی در دلها طنین میافکند و شوری در جانها پدید میآورد که روزی نو آغاز شده و فصلی نو و سالی نو از راه رسیده. به غم نتوان دل سپرد. شادی و زیبایی بهاری چونان فرشتهای از راه میرسد و نوید روزی دیگر و بشارت فصلی خوشتر را بانگ میزند. هیچ فرمانی نمیتواند نسیم را از وزیدن، چشمهها را از جهیدن، بلبلان را از سرودن، آهوان را از دویدن، اسبان را از پریدن و خورشید را از دمیدن باز دارد. میتوان بندی بست. اما زمین و زمان بندها را میگسلد، اسب سفید بهاران از راه میرسد و سدها را میدرد .
بهار را تعادل ربیعی میخوانند و نوروز نماد و نمود دادگری است. هنگام برابری روز و شب. در آن دم است که ترازوی زمان در مکان به نمایش میآید و بوی شادی در جهان پراکنده میشود. بوی نو شدن جان را و جهان را فرا میگیرد. کلید باغ شادی در دستان توست.
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید / کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
این سال گذشت. سالی که نکبت کرونا جانها ستاند و داغها بر دل نشاند. بلیهای که بنیآدم گرفتارش شد. بلایی که از مرزها گذشت. فقیر و غنی نشناخت و نشان داد که بنیآدم اعضای یک پیکرند. با آرزوی سالی خوب و شاد. چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند. ای سال برنگردی، بری دیگه برنگردی.
🔻روزنامه شرق
📍طرحی نو در سیاست خارجی قرنجدید
✍️جاوید قرباناوغلی
سال ۱۳۹۹ با تمام فرازوفرودهایش آخرین نفسهای خود را میکشد و روزهای پایانی زندگی در سال تحریم، فشارهای حداکثری، کرونا و سختی معیشت را پشت سر میگذاریم. چند روز دیگر وقتی خورشید به میانه آسمان میرسد، قرنی به پایان خواهد رسید که ایران در کسوت و قامت «جمهوری اسلامی» نزدیک به نیمی از عمر خود را در آن زیسته، با جهان سخن گفته، پیروزیهایی را به خود دیده و شکستهایی را تجربه کرده است. بسیاری از کسانی که در آفرینش این نظام سیاسی«بدیع» و غرس این نهال «غریب» نقشآفرینی کردند، امروز در بین ما نیستند. آنانی که هنوز در قید حیات هستند، تصاویری گوناگون در مقابل دیدگان خود دارند. برخی بر آنچه داریم و دارند میبالند و به خود افتخار میکنند. برخی دیگر تصویری پرابهام و مشحون از تضادهای فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و بحرانهای آب، محیط زیست، بیکاری، آیندهسازی و آموزش را میبینند. در حسرت اشتباهاتی هستند که اگر نمیشد، امروز شاید کشور لباسی زیباتر، با جلوهای زیبندهتر بر تن داشت. به جمهوری اسلامی ایران از دو منظر میتوان نگریست. تصویری از درون که «ما» از آن داریم و انگارهای در برون در اذهان «دیگران» نقش بسته است. هرچند هم این «ما» را باید تعریف کرد و هم آن «دیگران» را. از «ما» درون کشور میگذرم که بحثی طولانی و اختلافی است و یکی از راهکارهای برونرفت از شرایط کنونی نیز در شناختن همین «ما» است؛ اما نمیتوان از «دیگران» و آنچه درباره ایران در ذهن دارند، گذر کرد و به آن بیتوجه ماند. ضروری است تصویر واقعی خود را در آینه دیگران ببینیم و صادقانه و جسورانه بگوییم جایگاه ما در جهان کجاست. از کشوری با فرهنگ و تمدن سه یا پنجهزارساله چه تصویری در اذهان جهانیان وجود دارد. مسلمانان دیگر کشورها درباره ما چه میگویند و چگونه قضاوت میکنند. پس از یافتن پاسخی منصفانه اگر لازم شد طرحی نو دراندازیم. اصطلاح دهکده جهانی
(Global Village) که مارشال مکلوهان در توصیف آینده جهان به کار برد، امروز تحقق یافته است. هفت دهه قبل مکلوهان توضیح داد که جهان چگونه در پرتو فناوری الکتریکی بهصورت یک دهکده فشرده تغییر میکند. اطلاعات در هر نقطه از جهان در کسری از ثانیه به نقطهای دیگر منتقل میشود. امروز در جهانی زندگی میکنیم که کوچکترین و کماهمیتترین اتفاق در روستایی دورافتاده میتواند به بمبی خبری تبدیل شود. فرقی نمیکند توطئهای از سوی «استکبار جهانی» باشد یا اهمیت آن خبر در جهانی که با ۵۰ سال قبل کاملا متفاوت است.
اگر این گزاره که مدعی است «تصویری که از خود ساختهایم، تناسبی با تاریخ و تمدن ایران ندارد»، حتی کمی تا قسمتی! مقرون به صحت باشد، ضروری است در اصلاح آن اندیشه کنیم. گفتم این بحث در بین «ما» اختلافی است و عدهای آن را برنمیتابند. اشکالی هم بر آن وارد نیست؛ زیرا همین امر مقدمه کنکاش، بحث و مجادله (البته از نوع احسن)، دستیابی به حقیقت و اصلاح است؛ بنابراین با فرض متناسبنبودن انگاره ایران در اذهان و افکار جهان، ضروری است اصلاح این تصویر را در اولویت قرار دهیم. لازمه تحقق این مهم و ارائه تصویری واقعی از کشور در جهان در وهله اول پایاندادن به دوگانه «ایرانیت و اسلامیت» است. تخریب عامدانه تمدن و فرهنگی چندهزارساله، اقدامی از سر بیتدبیری و نفی سرمایه تأثیرگذار فرهنگ و ادبی است که تمدنی بزرگ بر آن بنا شده است. امام راحل آثار شهید مطهری را «بدون استثنا خوب و انسانساز» توصیف کردهاند. یکی از این آثار «خدمات متقابل ایران و اسلام» است. هم نگرش شوونیستی بر داشتههای ایرانی ناصحیح و گمراهکننده است و هم تصویر «این منم طاووس علیین شده» از وجوه دیگر. بپذیریم که ما هم جزئی از اقیانوس امت اسلامی هستیم و نه همه آن. در انگارهسازی جدید نه گذشته بزرگنمایی میشود و نه حال تقلیل مییابد. نگاهی واقعگرایانه و استفاده از منابع غنی ایرانیت و اسلامیت برای تعامل با جهان. هدف در این مسیر توسعه همهجانبه و پایدار کشور و ارائه الگویی واقعی و برازنده از جمهوری اسلامی است. در آغازین روزهای سال و قرن جدید نیازمند فائقآمدن بر اختلافات فکری هستیم. سلایق را نمیتوان یکسان کرد و نباید در پی آن بود. برای همراهکردن مردم با حاکمیت غنیترین سرمایه بازگشت به فرهنگ مدارا، مروت، گذشت و جوانمردی است. این هم آموزه فرهنگ ایرانی است و هم شاهبیت شریعت.
آنچه ما به آن افتخار میکنیم، بیان حکیمانه سعدی سخنسرای درباره بنیبشر است که ۷۰۰ سال قبل فرمود: «بنیآدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند» که البته این سخن، ترجمان فرمایش مولا علی(ع) در آموزه حکمرانی به مالک اشتر نخعی است که مردم تحت امر فرماندار خود را به دو دسته تقسیم کرد: «فإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ». این نگاه اسطرلاب غلبه بر کینهها، گام اول همدلی مردم و برونرفت از دوگانههای مختلف است.
در سیاست خارجی کشور نیز باید اصل را بر «توسعه همهجانبه ایران» بگذاریم. لازمه این مهم، تعامل و روابط سازنده با جهان با محوریت منافع ملی و زدودن پیرایههای ناشی از تنشهای غیرضرور با همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. مردم کشور که صبورانه همه مشکلات را تحمل کرده و میکنند، شایسته برخورداری از سطحی مقبول در زندگی و آیندهای مطمئن برای فرزندانشان هستند. وضعیت فعلی در واکسیناسیون حتی به بهانه تحریم برای مردم قابلقبول نیست. کشوری را سراغ ندارم که چوب حراج به نخبگان خود به دلیل وضعیت اقتصادی، آینده مبهم و نوع نگرش به زندگی بزند. در همین دهکده جهانی، جوان ایرانی با یک کلیک در اینترنت، شرایط کشوری را که در آن زندگی میکند، نه با آمریکا و اروپا و ژاپن بلکه با کشورهای همجوار مقایسه میکند. اقتدار ملی و عزت دینی کشور و مردم در گرو برخورداری از توسعه اقتصادی درسطح متوسط جهان، پروژههای عمرانی، صنعتی و از همه مهمتر ترویج اخلاقی کشور است. تنشزدایی در منطقه و تعامل سازنده با جهان از لوازم پرداختن به درون فارغ از نگرانی از برون است. سازندگی کشور از مسیر اعتمادسازی و دوستی با همسایگان، منطقه و جهان میگذرد. راهکار حکیمانه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» را در فرهنگ خود داریم. ناگفته پیداست سخن و منطق قلدرمآبانه از هیچ کشور و فردی برای ما پذیرفتنی نیست؛ ولی گرهی را که با مهارت انگشتان میتوان باز کرد، نباید به دندان سپرد.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍رئیسجمهور خوب کیست؟
✍️علی میرزاخانی
رئیسجمهور خوب چه ویژگیهایی دارد؟ اکنون که جریانات مختلف سیاسی برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری در انتخابات ۱۴۰۰ خیز برداشتهاند، این سوال حائز اهمیت شده است؛ اما آیا سوال درستی است؟
مرور سریع تاریخ ایران طی دو قرن اخیر گواه آن است که این پرسش از زمان امیرکبیر برای ایرانیان مطرح بوده است. اما گویا امیرکبیر در آخرین لحظات عمر بابرکت خود به نتیجه متفاوتی رسید و آن را در این عبارات خلاصه کرد: «ابتدا فکر میکردم که مملکت، وزیر دانا میخواهد و مدتی بعد به این نتیجه رسیدم که مملکت، شاه دانا میخواهد اما اکنون میفهمم که مملکت، ملت دانا میخواهد.»
این سردرگمی فکری در سالهای پس از شکست امیرکبیر در پیشبرد اهداف توسعه ملی، همواره در جامعه فکری ایران باقی ماند که آیا «عبور از عقبماندگی» و «حرکت در مسیر توسعه»، نیازمند حکمران خوب و داناست یا ملت دانا؟ این در حالی است که یک قرن قبل از امیرکبیر، چنین پرسشی در جهان توسعه یافته به بایگانی سپرده شده بود؛ پرسشی که در جهان معاصر قطعا موضوعیت ندارد. واقعیات برآمده از تجربیات دو قرن اخیر در کنار تکمیل یافتههای علمی نشان میدهد این دو فاکتور حتی اگر شرط لازم برای توسعه، آبادانی و رفاه یک کشور باشند شرط کافی نیستند و باید بهدنبال فاکتور بسیار مهمتری بود که به «اصول حکمرانی اقتصادی» مربوط میشود. در این دو قرن تنها کشورهایی توانستند رویای امیرکبیر یعنی زدودن چهره کریه فقر را جشن بگیرند که به یافتههای علمی در لایههایی فراتر از تکنیکهای سیاستگذاری و مهارتهای مدیریتی بها دادند.
پس پرسش درست چیست؟ نیم قرن پیش، اقتصاددان پرآوازهای گفت: «بسیار زیباست که به افراد خوب رای بدهیم اما این کار، روشی برای حل مشکلات نیست؛ روش حل مشکلات آن است که فضای سیاستگذاری بهگونهای طراحی شود که افراد ناخوب و اشتباهی هم مجبور شوند کار درست را انجام دهند.» این نوع نگاه به حکمرانی بهتدریج ادبیاتی را شکل داد که افق جدیدی برای پیشبرد اهداف توسعه ذیل عنوان «حکمرانی خوب» گشود. راهحل «حکمرانی خوب» برخلاف تعاریف آشفته نهادگرایان وطنی، برای گشودن باب تمایز با «حکمرانی بد» مطرح نشد؛ چراکه اصولا «حکمرانی بد» در فهرست راهحلها نیست، بلکه دقیقا در مقابل راهحل «حکمران خوب» مطرح شد تا روشن سازد که این راهحل کار نمیکند. چراکه ملاک، حال افراد است و افراد به ظاهر خوب امروز، معلوم نیست چهار سال بعد یا هشت سال بعد، همین فردی باشند که امروز از خود به نمایش میگذارند.
اهمیت پارادایم «حکمرانی خوب» به جای «حکمران خوب» تا حدی است که میتوان ثابت کرد در صورت عدم رعایت اصول حکمرانی خوب در یک اقتصاد، کارنامه نهایی قطعا قابلقبول نخواهد بود چه حکمرانان خوب و درستکار باشند و چه بد و اشتباهی. به همین دلیل آنچه اهمیت دارد اصول حکمرانی اقتصادی است و تا این اصول حاکم نشود گرهی از مشکلات باز نخواهد شد. اینکه این اصول چیست و چه قواعدی باید حاکم شود تا به جای اینکه بازی برد-باخت در جامعه برپا شود بازی برد-برد جریان یابد و افراد بدون تعدی به حقوق دیگران و بیتالمال، خلق ثروت کنند از زمان آدام اسمیت تا دوره معاصر مطرح بوده است و مساله نامکشوفی در این زمینه وجود ندارد، اما آنچه همواره غایب یا مغفول بوده است باور به این نگاه علمی برای چارهجویی مشکلات است. عجماوغلو، اقتصاددان معاصر، اصول حکمرانی خوب را بهطور خلاصه، حاکمیت «قواعد همهشمول» یا «نهادهای فراگیر» میداند. اینکه کرهشمالی در قعر کشورهای فقیر قرار میگیرد و کرهجنوبی به قله رفاه و آبادانی میرسد نهتنها ربطی به تفاوت فرهنگی و نژادی و جغرافیایی ندارد (که کاملا با این سه شاخص مشابه همدیگرند) بلکه به اخلاق فردی حاکمانشان هم ربطی ندارد و فقط به اصول حکمرانی اقتصادی مرتبط است که در کرهجنوبی بسیار شبیه و نزدیک به «حاکمیت نهادهای فراگیر» است و در کرهشمالی بسیار متفاوت و دور از حاکمیت این نهادها.
اصول حکمرانی اقتصادی، چراغ راهنمای سیاستگذاری هستند و در غیاب این اصول نهتنها تکنیکهای سیاستگذاری به کار نمیآید، بلکه سیستم مدیریتی نیز فلج میشود و به همین دلیل آنان که فکر میکنند مشکل کشور، سوءمدیریت است از علت غافل هستند و پرداختن به معلول تا بقای علت، گرهگشا نخواهد بود. در غیاب این اصول، سیاستگذاریهای اقتصادی فاقد نظم منظومهای و سازگاری سیستمی بوده و در بهترین حالت حتی اگر باعث عقبگرد جامعه نشوند، همدیگر را خنثی خواهند کرد. راهحلهای جزیرهای و مجزا از یک کل به هم پیوسته برخلاف تصورات سادهاندیشانه، ناشی از عدم اقتدار مدیران ارشد نیست، بلکه ناشی از نبود یک «ابرراهحل جامع» است که جز با تکیه بر اصول حکمرانی اقتصادی در دسترس قرار نمیگیرد و این ریشه همه مشکلات نیم قرن اخیر در اقتصاد ایران است.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست